تصور کردن یک امر و عملی است با قدرت که با داشتن ایمان به خدا و خود و امیدی بی پایان و نداشتن شک و تردید در عمل به عینیت و حقیقت می پیوندد که برای مثال یک داستان فرانسوی این موضوع را تایید میکند:
::: مردی فقیر از جاده ای می گذشت که مسافری به او رسید و او را متوقف کرد و گفت :
((رفیق می بیتم که تهی دست و فقیریُ بیا این طلا را بگیر و بفروش تا سراسر عمرت غرق در ثروت باشی! ))
فقیر از این خوش اقبالی به وجد در آمد و طلا را به خانه آورد ُ بی درنگ کاری یافت و چنان در طول عمر ثروتمند شد که هرگز طلا را نفروخت .!!!!!
سالها گذشت و او که مردی ثروتمند و دولتمند شده بود روزی در راهی به مرد فقیری برخورد و گفت:
((بیا رفیق من این طلا را به و می دهم تا سراسر عمر غرق در ثروت باشی!))
مرد مسکین طلا گرفت و نگاهی به آن انداخت و گفت :
(( اما این که برنجی بیش نیست ! ))
پس حکایت این است که مرد مسکین نخست با طلایی که برنجی بیش نبود خود را ثروتمند و خوش اقبال تصور کرده بود .(منبع : کتاب :چهار اثر از فلورانس اسکاول شین) ص۹۱
نکته : همیشه این را بدانیم که که اگر درخواسته ای از خدا داریم پیشاپیش از ستاندش شکر گذار باشیم !
نکته: اگر آدمی بتواند مسئاله ی خود را به خداون بزرگ بسپارد بی درنگ خواسته اش عینیت خواهد یافت!
نکته : این را بدانیم که اگر در نزد خدا خواسته ای دارید و می خواهید آن خواسته به زور یا با عجله بدست آورید ُ این را بدانید خداوند آن خواسته را متوقف خواهد کرد ُ زیرا قاضی اصلی خواسته خداوند است نه شما!
همیشه و همه جا در راه الهی و به سوی اهداف مهم قدم می نهیم
گرد آوری : علی وزیری وصال
منبع :
کتاب :چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
خواسته ,طلا ,خدا ,ای ,نکته ,ُ ,طلا را ,را به ,این را ,و گفت ,را بدانیم
درباره این سایت